نماز در ادب پارسی
جوانان همیشه به دنبال الگوهایی برتر هستند تا خود را با آن همسان نمایند؛ هرچه این الگوها محسوس تر، هنری تر و لذّت بخش تر باشند، ارتباط و همسان سازی بهتر و زودتر اتفاق میافتد. شاعران خوش ذوق فارسی زبان قابلیّت تأثیر گذاری بسیار زیادی را دارا هستند. بسیاری از اشعار شاعران ما به صورت پوستر، کارت پستال، نقّاشی خط و... زینت بخش در و دیوار و وسایل زندگی جوانان ما است؛ حال اگر دیدگاه شاعران و اشعاری که در بارهی مسجد و نماز سروده اند، هنرمندانه و ظریف به جوانان ارایه شود، خواهیم دید که چه تأثیر شگرفی بر ایشان خواهد داشت.
ادبیـات گران سنگ فارسی آن قـدر سرشـار از مفاهیـم زیــبا و لطیـف در بارهی مسجد و نمـاز است کـه هر خواننده ای را در مطالعه و گزینش دچار شگفتی و حیـرت میکند. از بیـن شاعران کلاسیک، مولـوی، عطّـار، حافظ، سعدی، خواجوی کرمانی، سنایی، فردوسی، نظامی، شیخ بهایی، پروین اعتصامی، فخرالدّین عراقی و... آن قـدر گفتـه اند و سرودهاند کـه به نظر میرسد برای دیگران جایی نگذاشته اند. امّا حقیقت این است که اقیـانوس بیکران نمـاز را ژرفـا و گستره ای اسـت که هنـوز حرفـی از هزاران در عبارت نیامده است. از بین شاعران نو پرداز هم، هر کسی از ظنّ خود بر آن است تا شاید اسراری بیابد.
در زیر برای برای نمونه، قطرهای از دریا آورده شده است:
حافظ:
هردم بهخون دیده چه حاصل وضو، چونیست بیطاق ابروی تونماز مرا جواز
***
در نمازم خم ابروی تو با یاد آمد حالتی رفت که محراب به فریاد آمد
***
میترسم از خرابی ایمان که میبرد محراب ابروی تو حضور نماز من
***
زاهد و عجب و نماز و من و مستی و نیاز تا تو را خود ز میان با که عنایت باشد
***
ای کبک خوش خرام کجا میروی بایست غــرّه مشـو که گربـهی زاهــد نماز کرد
***
چون نیست نماز من آلوده نمازی در میکده زان کم نشود سوز و گدازم
***
خوشا نماز و نیاز کسی که از سردرد به آب دیده و خون جگر طهارت کرد
***
طهارت ارنه به خون جگر کند عاشق به قول مفتی عشقش درست نیست نماز
***
نمــاز درخــم آن ابــــروان محـرابی کسی کند که به خون جگر طهارت کرد
***
نماز شام غریبان چو گریه آغازم به مویههای غریبانه قصّه پردازم
***
هر آن کسی که درین حلقه نیست زنده به عشق بر او نمرده به فتــوای من نماز کنید
***
آفرین بر دل نـرم تو که از بهر ثــواب کشتهی غمزهی خود را به نماز آمدهای
***
خوشا نماز و نیاز کسی که از سر درد به آب دیده و خون جگر طهارت کرد.
***
شیخ بهایی:
مستان که گام در حـرم کبـریا نهنــد یک جام وصل را دو جهان در بها نهند
سنگی که سجده گاه نماز ریای ماست ترســم که در تـرازوی اعمـال ما نهند
***
بر درگه دوست هر که صادق برود تــا حــشر زخـاطرش علایـق بـرود
صد ساله نمــاز عــابد صومعه دار قــربـان ســر نیــاز عــاشـق برود
پروین اعتصامی:
بسی به خانه نشستیم و دامن آلودیم بیا رویم به مسجد، نماز کنیم
فخرالدّین عراقی:
مستی که خراب ره عشق است، در این ره خواب خوش مستیش همه عین نماز است
***
در کوی خرابات کسی را که نیاز است هشیاری و مستیش همه عین نماز است
صائب:
حفظ صورت میتوان کردن بهظاهر در نماز روی دل را جانب محراب کردن مشکل است
***
حضور خاطر اگر در نماز معتبر است امید ما به نماز نکرده بیشتر است
***
طاعت ما نیست غیراز شستن دست از جهان گر نماز از ما نمیآید وضـویی میکنیم
عطّار:
عاشقان چون به هوش باز آیند پیش معشوق در نماز آیند
***
تــا در اوّل پاکبــازی نبودت این سفر کردن نمازی نبودت
***
ذرّه ای دوستـــــی آن دمساز بهتر از صد هزار ساله نماز
***
کسی که سر کشد از طاعت تو یک سر موی هبا شمـر نماز وی و هدر روزه
خواجوی کرمانی:
این جا نماز زنده دلان جز نیاز نیست و آن را که در نیاز نبینی نماز نیست
***
من در نیاز بودم و اصحاب در نماز لیکن نیاز من همه عین نماز بود
***
پیش عاقل نیاز چیست؟ نماز نزد عاشق نماز چیست؟ نیاز
***
کجا بود من مدهوش را حضور نماز که کنج کعبه ز دیر مغان ندانم باز
***
هر آن نماز که کردی به کنج صومعه خواجو رضای دوست به دست آر ور نه جمله قضا کن
سنایی:
در طریقت کجا روا باشد دل به بتخانه رفته، من به نماز
***
آن نمازی که عادتـی باشد خـــاک باشد که باد بر پاشد
سعدی:
نماز شام قیامت به هوش باز آید کسی که خورده بود میز بامداد الست
***
کافر و کفر و مسلمان و نماز و من و عشق هر کسی را که تو بینی به سر خود دینی است
***
کلید در دوزخ است آن نماز که در چشم مردم گزاری دراز
***
تو هم پشت بر قبله ای در نماز گرت در خدا نیست روی نیاز
نظامی:
زر که ترازوی نیاز تو شد فاتحهی پنج نماز تو شد
شیخ محمود شبستری:
تو تا خود را به کلّی در نبازی نمازت کی شود هرگز نمازی؟
مولوی: (مثنوی)
باد خشم و باد شهوت باد آز برد او را که نبود اهل نماز
***
این نماز و روزه و حجّ و جهاد هم گواهی دادن است از اعتقاد
***
کاین نمــازم را میامیز ای خدا با نمــــاز ضالین و اهــل ریــا
***
از برای چارهی این خوفها آمد انــدر هر نمازی اهدنــا
مولوی: (دیوان شمس)
نماز شام چو خورشید در غروب آید ببندد این ره حس، راه غیب بگشاید
***
چو نماز شام هر کس، بنهد چراغ و خوانی منم و خیال یاری، غم و نوحه و فغانی
***
وضو زاشک بساز و نماز کن به نیاز خراب و مست شو ای جان ز بادهی ازلی
***
ای زاهـــد شبخیز تو مغرور نماز بیرون ز نماز روزگاری دگر است
***
تا با تو بوم، مجاز مـن عیـن نماز چون بی تو بوم، نماز من جمله مجاز
فردوسی:
چنان بر دل هر کسی بود دوست نمــاز شــب و روزه آییــن اوست
***
و زآن پس بیامـد به جـای نمـاز همیگفــت با داور پـــاک راز
***
ز لشـکر بشــد تا به جــای نماز ابـا کـــردگــــار جهان گفت راز
***
بیـامد خـرامـان به جــای نمـاز همیگفـــت با داور پــاک راز
***
و زآن جا سبک شد به جای نماز همیگفـــت با داور پـاک راز
سهراب سپهری:
من مسلمانم
قبله ام یک گل سرخ
جانمازم چشمه مهرم نور
دشت سجّاده من
من وضو با تپش پنجرهها میگیرم
در نمازم جریان دارد ماه جریان دارد طیف
سنگ از پشت نمازم پیداست
همه ذرات نمازم متبلور شده است
من نمازم را وقتی میخوانم
که اذانش را باد گفته باشد سر گلدسته سرو
من نمازم را پی تکبیره الاحرام علف میخوانم
پی قد قامت موج
کعبه ام بر لب آب
کعبه ام زیر اقاقیهاست
کعبهام مثل نسیم میرود باغ به باغ میرود شهر به شهر
حجرالاسود من روشنی باغچه است.
منابع
1- قرآن کریم، مترجم: مهدی الهی قمشهای، مؤسسهی چاپ و نشر الهادی.
2- آب آتش فروز، گزیدهی حدیقه الحقیقه، سنایی غزنوی،گزینش و گزارش: دکتر رضا اشرف زاده،انتشارات جامی1374
3- بحارالانوار، محمدباقرمجلسی، ناشر: اسلامیّه، آذر 1387
4- بوستان سعدی، مصلح بن عبدا... سعدی، ناشر: صفی علی شاه، 1387
5- دیوان غزلیات حافظ، بهکوشش دکتر خلیل خطیبرهبر، انتشارات صفیعلیشاه، 1374
6- دیوان اشعار، پروین اعتصامی، ناشر: سبز آرنگ، مرداد 1387
7- دیوان اشعار، سنایی غزنوی، به اهتمام پرویز بابایی، ناشر: نگاه، آبان 1385
8- دیوان اشعار، شیخ بهایی، ناشر: زرّین، 1387
9- دیوان اشعار، صایب تبریزی، ناشر: نگاه، 1387
10- دیوان اشعار، عطّار نیشابوری، ناشر: علم، تیر 1384
11- دیوان اشعار، فخر الدّین عراقی، ناشر: فخر رازی، 1382
12- دیوان سعدی، کلیات، مصلح بن عبدا... سعدی، مصحح: محمّد علی فروغی، ناشر: سما، اسفند 1385
13- دیوان شمس،کلیات، جلال الدّین محمّد مولوی، ناشر: میلاد، 1386
14- شاهنامه،حکیم ابوالقاسم فردوسی، مصحح: ژول مول، ناشر: بهزاد،1386
15- غزلیات خواجوی کرمانی، ناشر: خدمات فرهنگی کرمان،1383
16- کلیات حکیم نظامیگنجوی، الیاس بن یوسف نظامی، مصحّح: حسن وحید دستگردی، ناشر: مرکب سپید، 1384
17- گلشن راز، شیخ محمود شبستری، مصحّح: صمد موحّد، ناشر: کتابخانه طهوری، 1386
18- مثنوی معنوی، جلال الدّین محمّد مولوی، ناشر: علم، 1384
19- مرصاد العباد، نجم رازی، عبدا... بن محمّد، به تصحیح محمّد امین ریاحی، نشر علمی، تیر1387
20- منطق الطّیر، محمّد بن ابراهیم عطّار، مصحّح: محمّد رضا شفیعی کدکنی، ناشر: سخن، اردیبهشت 1387